روز ها پشت هم می گذرند و من در انتظار رسیدن به لحظه ی رهایی یافتن از پیچک احساس های گره خورده ام هستم......
نزدیک 1 ماه به عید 92 مونده
باز هم همون دلشوره ها........ همون استرس ها و نفس بند اومدن ها
همون ترس از تازه شدن هوا و سال
همون خاطرات و صحنه های تکراری از گذر سال ها
کاش میشد بفهمم چرا لحظه لحظه ی اسفند و بهار برام تکرار شده ست.........
کاش این بار تکراری نباشه
کاش میشد بهار انقــــــــــدر خاطره انگیز نباشه......
کاش دیگه از بهار نترسم.....
کاش لحظه لحظه ش رو از حفظ نباشم.........
کاش
گفتم که دلم هست به پیش ِ تو گرو
دل باز ده، آغاز مکن قصه ی نو
فشار زندگی بزنه بالا
کلافه شی
بزنه به سرت که در اوج درسا و ترم آخری، بری سر کار...
مث این فیلما!!! بشی کودک کار........
-----------------------------
پ.ن: به شدت پول لازمم.... اه اه اه
امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم بود
حس شیرین ِ این که خدا داره بهت می خنده و هواتو داره
خدا جونم، شکرت. خیلی خیلی دوست دارم. حتی اگه این شکل نهایی ِ زندگیم نباشه... الانش خیلی شیرینه
این که بدونی یکی هست که دوست داره........
مرسی خدا جونم بابت هدیه ی قشنگت.... لبخندت رو دوست دارم
واقعا یه لحظه هایی توو زندگیت نمیدونی باید چی بگی و از کی بگی و از کجا بگی......
انقد غافلگیر میشی از یه جایی که فکرشم نمیکردی......
الان حالم همینه ....
خدایا شکرت برای بار اول سکوت شکسته شد.... شکرت
یک بار تو هم عشق من از عقل میندیش....
بگذار که دل حل کند این مساله ها را.....................
پ.ن.۱: کاش میشد اینو به کسی که باید میگفتم......................................
پ.ن.۲: سال دیگه توو یه همچین روزایی باید کنکور ارشد بدم... دلم نمیخواد ولی...
باید ببینم چی میشه....
یه وقتایی یکی تو رو دوس داره که تو اونو دوسش نداری!
یه وقتاییم هست که تو یکی رو دوس داری و اون تو رو دوس نداره!
یه وقتای دیگه ایم هست که هم تو اونو دوس داری هم اون تو رو روس داره
فقط مشکل اینه که دو طرف لال میشن!
دلیلش هنوز در دست بررسیه!
عجیبه به خدا!!!!
چیکار میشه کرد وقتی ببینی بزرگترت داره اشتباه میکنه و زندگیشو تباه! .......
پ.ن: یه معذرت خواهی از عمو حافظ! یکی از مشکلاتم داره حل میشه! پیام تبریک هم رسید که اگه نمی رسید بد میشد! ;) شاید داره میفته رو روال همه چی...... شاید ;)